چند روز قبل حمیدرضا عارف، پسر محمدرضا عارف در یک گفتگوی ویدیویی در واکنش به موضوع آقازادگی و نقش پدرش در موفقیت هایش گفت: «اینکه من موفق هستم برای این است که ژن خوبی دارم!» این گفتگو موجی از واکنشهای مردمی در فضای مجازی را در پی داشت و حتی تبدیل به دستمایهای برای ساختن لطیفههای جدید شد.
برخی هم برای حمایت از رفیق شان از هیچ اقدامی فروگذار نکردند، تا جایی که برای دفاع از این صحبتها به همه مردم و منتقدان توهین کردند!
فرزند موسوی لاری که گویی برای جایگاه آقازادگی خودش احساس خطر کرده است در واکنش به این انتقادات، در اقدامی زشت منتقدان به جریان «ژن برتر» را به گاو تشبیه کرد!
محمد نادری چهره آشنای برنامه «دورهمی» نیز در واکنش به این دو اظهار نظر در اینستاگرامش متن جالبی را منتشر کرد.
برخی اما هنوز تصور میکنند ماجرا از همین جمله عجیب عارف شروع شده در حالی که اصل داستان نه مربوط به «ژن برتر» بلکه مربوط به نفوذ مناسبات آقازادگی به عرصه حساس و مهم هنر است.
پیش از این با مفهوم آقازادگی در حوزه صنعت و تجارت مواجه بودیم، اما این روزها پای این جریان به سیاست و فرهنگ هم باز شده است. لیستهای انتخاباتی که پر شده اند از آقازاده هایی که تخصص کافی و لازم ندارند و سینمایی که با پدیده ورود سرمایه داران جوان و سیاست زده مواجه است، سرمایه دارانی که با ورود اقتصادی به عرصه هنر، سینما را به بستری برای جناح بندیهای سیاسی تبدیل کرده اند.
ورود آقازادههای جوان و سرمایه دار به عرصه هنر با روندی آرام و بی صدا آغاز شد و تشت رسوایی این جریان وقتی به زمین افتاد که یکی از سرمایه داران سریال «شهرزاد» به جرم فساد مالی و اختلاس دستگیر شد!
سال ۹۴ توزیع سریالی جدید در شبکه نمایش خانگی توجه مخاطبان را به خود جلب کرد و مجموعه «شهرزاد» را که پروژهای پرهزینه بود سر زبانها انداخت؛ نکته جالب توجه در مورد این سریال لوکیشن ها، لباس ها، گریمها و مهمتر از همه بازی چهرههای مطرح سینما در آن بود که به جذابیتهای هر چه بیشتر این مجموعه کمک کرده بود. این ویژگیها هر کدام هزینههای سرسام آور خود را به دنیال دارند و دارا بودن همه آنها در کنار هم به معنای آن است که بودجه زیادی برای ساخت این سریال خصوصی هزینه شده است!
دستگیری یکی از دو سرمایه گذار این سریال به جرم دست داشتن در اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان این سوال را ایجاد کرد که سرمایه مورد نیاز برای این سریال که به سرعت تبدیل شد به برندی محبوب در حوزه فیلم و سریال از کدام منبع تامین شده است؟
سوالی که تا امروز هیچ یک از عوامل «شهرزاد» به آن پاسخ نداده اند و تنها در روزهای پرحاشیه دستگیری سید محمد امامی، تهیه کننده این سریال با حمایت از او سعی داشتند اوضاع را عادی جلوه دهند.
بدتر از همه اینکه عوامل این مجموعه که هر کدام داعیه دار حمایت از حقوق اقشار مختلف جامعه هستند این حق را برای مخاطبانی که سریال محبوب شان را با هزینه شخصی تهیه و تماشا میکنند قائل نیستند تا مطلع باشند هر هفته با خرید قسمت جدیدی از «شهرزاد» به کدام سرمایه کمک میکنند؟ آیا مردم هر هفته با خرید دی وی دیهای «شهرزاد» به کسی کمک مالی میکنند که از اموال قشر آسیب پذیر معلمین و فرهنگیان برداشت غیرقانونی داشته است؟
هنوز تکلیف منبع تامین سرمایه فصل اول شهرزاد معلوم نشده بود که همان تیم فصل دوم را تولید و روانه بازار کرد! بدون آنکه هیچ توضیحی در خصوص ابهامات موجود بدهند.
این موضوع واکنش هایی را نیز در پی داشت، از یک سو تشکیل کمپین هایی برای تماشا نکردن این سریال و از سویی دیگر اعتراضات سرمایه گذار دیگر این سریال به کنار گذاشتن او از پروژه فصل دوم شهرزاد؛ اما هیچ یک از اینها باعث نشد تا عوامل سریال به افکار عمومی پاسخی منطقی و مستدل بدهند.
بعد از این نوبت به سرمایه گذار فیلم سینمایی «فصل نرگس» رسید؛ صاحب عبارت معروف «ژن خوب»؛ پسر یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و نماینده مردم تهران در مجلس، کسی که شرکت MTN ایرانسل را از آفریقا و در سن ۲۴ سالگی وارد ایران کرد! برای انتخابات اتاق بازرگانی تلاشهای فراوانی کرد و در نهایت تحت عنوان «سرمایه گذار» با فیلم فصل نرگس همکاری کرد.
عارف که نامش در تیتراژ به عنوان تهیه کننده آورده نشده، اما به نظر میرسد نقش اساسی در ساخت فیلم داشته از اولین اکران «فصل نرگس» در جشنواره فیلم فجر نام فیلمش را با دعوت از چهرههای اصلاح طلب سر زبانها انداخت؛ او که به روزهای اکران فیلمش نزدیک میشود با برگزاری یک اکران خصوصی و انتشار تصاویری از حضور چهرههای ممنوع التصویر جریان اصلاحات سعی کرد برای فیلمش به گونهای جدید تبلیغ کند، در حالی که در چارچوب حرفه ای، این کارها جزو وظایف تهیه کننده اثر است که به جز سرمایه داری متخصص حوزه هنری و سینمایی نیز باید باشد.
برخی از چهرههای سینمایی در مورد این جنس از «سرمایه گذاری» معتقدند این افراد برای دور زدن قانون در تیتراژ فیلمهای شان از نام دیگری تحت عنوان تهیه کننده استفاده میکنند، به عبارت دقیق تر، افرادی که از منظر قانون شورای صنفی تهیه کنندگان شرایط لازم برای کسب این عنوان را ندارند، با استفاده از نام و کارت تهیه کنندگی چهرههای شناخته شده سینما این مشکل را مرتفع کرده و عملا خودشان کار را تهیه میکنند.
در خصوص مشکلات ورود این افراد به عرصه سینما، محمد تقی فهیم کارشناس و منتقد سینما گفت: تهیه کنندگی اولین تخصص مهم سینماست که فندانسیون یک پروژه فیلم سازی را بنا میگذارد. در نگاه حرفهای سینما، تهیه کننده بسیار حائز اهمیت است همان طور که در جشنوارهها و مسابقههای سینمایی هم جایزه بهترین فیلم را به تهیه کننده اثر میدهند نه خالق هنری آن.
او ادامه داد: در دنیا و سینمای غالب همه مسائل مربوط به یک فیلم به تهیه کننده آن اثر ختم میشود، اما این نکته مهم است که بین تهیه کننده و سرمایه گذار فرق اساسی وجود دارد. یعنی هر کسی میتواند سرمایه گذار یک فیلم باشد و اصلا ممکن است هر فرد سرمایه داری با نگاه اقتصادی و برای کسب سود بخواهد پولش را در سینما سرمایه گذاری کند، این در سینمای جهانی هم امری متداول است. اما این سرمایه گذار حق مداخله در خط مشی و محتوای فیلم را به هیچ وجه ندارد و صرفا قراردادی میبندد تا در فروش فیلم مشارکت کند. سرمایه گذاری به معنای حرفهای ربطی به تخصص سینمایی ندارد و سرمایه گذاران مطرح دنیا خودشان را دارای شخصیت سینمایی نمیدانند بلکه فقط تاجر هستند.
فهیم ادامه داد: متاسفانه در ایران این موضوع با مباحث دیگری مخلوط شده و کار به جایی رسیده که یک سرمایه دار خودش را متخصص میداند و مسخرهتر از آن اینکه این را ناشی از دارا بودن ژن خوب میداند!
متاسفانه امروز با جریانی در سینمای ایران مواجهیم که یک عده آقازادهی پولدار آمده اند تا جریان فئودالیسم را زنده کنند یعنی طرف تمام هنرش، ثروتی با منابع نامعلوم و یدک کشیدن اسم پدر سیاسی اش است. آن وقت به دیگران به چشم برده و نژاد پست نگاه میکند! در حالی که باید به این دوستان گفت: قرنها از دوران برده داری و فئودالیته گذشته و قرار نیست شما به صرف پولداری خودت را کدخدای دیگران بدانی.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: متاسفم که سینمای بی در و پیکر ما باعث شده که هر کسی از راه میرسد بتواند جایگاههای حساسی را اشغال کند و با این ورودهای بی رویه مسیر دخالت در محتواها و سهم خواهیهای سیاسی را برای خود و جریان متبوعش باز کند و تازه مدعی برتری در ژن هم باشد.
فهیم همچنین گفت: بعید نیست که این افراد دیگرانی که در این سینما تن به این مناسبات غیرحرفهای نمیدهند و کم کار شده اند را از نژاد پست بدانند. به نظرم باید فرهنگ سینما و نگاه حرفهای به آن نهادینه شود تا دیگر نه اهالی هنر و نه مردم ورود هر شخص غیرمتخصص را به این عرصه نپذیرند. نباید اجازه بدهیم هر کسی به صرف آنکه پدرش وزیر، وکیل یا حتی رئیس جمهور است به هر کاری که میخواهد ورود کند.
این منتقد مطرح سینما گفت: در تمام دنیا سینما دارای وجوه رسانه ای، هنری و البته تجاری است که متاسفانه در ایران برخلاف سراسر جهان فقط آن وجهه تجاری اش مورد توجه قرار گرفته؛ مناسبات در سینمای ما عوض شده و فضای هنری دارد تبدیل میشود به فضای قدرت گرفتن پول و سیاست. عرصه تبدیل شده به عرصه رقابتها و جناح بندیهای سیاسی.
تازگیها برخی مسیر جمع کردن رای را به خوبی پیدا کرده است و با سرمایه گذاری در حوزه سینما در زمانهای حساس از چهرهها و برندهایی که ساخته اند برای جمع آوری رای استفاده میکنند. این یعنی توهین به مخاطب و سوء استفاده از مردم که متاسفانه دارد در میان اهالی سیاست و هنر همه گیر میشود.
علاقه این نسل از آقازادهها به عرصه هنر از یک سو و فرش قرمز اهالی سینما برای استقبال آنها از سوی دیگر دست در دست هم داده اند تا این سرمایه داران جوان بیش از هر زمان دیگری بستری برای اعمال قدرت پیدا کنند.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: متاسفم که سینمای بی در و پیکر ما باعث شده که هر کسی از راه میرسد بتواند جایگاههای حساسی را اشغال کند و با این ورودهای بی رویه مسیر دخالت در محتواها و سهم خواهیهای سیاسی را برای خود و جریان متبوعش باز کند و تازه مدعی برتری در ژن هم باشد.
فهیم همچنین گفت: بعید نیست که این افراد دیگرانی که در این سینما تن به این مناسبات غیرحرفهای نمیدهند و کم کار شده اند را از نژاد پست بدانند. به نظرم باید فرهنگ سینما و نگاه حرفهای به آن نهادینه شود تا دیگر نه اهالی هنر و نه مردم ورود هر شخص غیرمتخصص را به این عرصه نپذیرند. نباید اجازه بدهیم هر کسی به صرف آنکه پدرش وزیر، وکیل یا حتی رئیس جمهور است به هر کاری که میخواهد ورود کند.
این منتقد مطرح سینما گفت: در تمام دنیا سینما دارای وجوه رسانه ای، هنری و البته تجاری است که متاسفانه در ایران برخلاف سراسر جهان فقط آن وجهه تجاری اش مورد توجه قرار گرفته؛ مناسبات در سینمای ما عوض شده و فضای هنری دارد تبدیل میشود به فضای قدرت گرفتن پول و سیاست. عرصه تبدیل شده به عرصه رقابتها و جناح بندیهای سیاسی.
تازگیها برخی مسیر جمع کردن رای را به خوبی پیدا کرده است و با سرمایه گذاری در حوزه سینما در زمانهای حساس از چهرهها و برندهایی که ساخته اند برای جمع آوری رای استفاده میکنند. این یعنی توهین به مخاطب و سوء استفاده از مردم که متاسفانه دارد در میان اهالی سیاست و هنر همه گیر میشود.
علاقه این نسل از آقازادهها به عرصه هنر از یک سو و فرش قرمز اهالی سینما برای استقبال آنها از سوی دیگر دست در دست هم داده اند تا این سرمایه داران جوان بیش از هر زمان دیگری بستری برای اعمال قدرت پیدا کنند.
شاهد این مدعا هم دفاعهای همه جانبه سلبریتیهای شهرزاد از سرمایه گذار متهم سریال شان است که تا امروز برای عادی جلوه دادن این مشکلات از هیچ حمایتی دریغ نکرده اند!
مهرداد فرید، تهیه کننده مطرح سینما و رئیس شورای عالی تهیه کنندگان نیز در این خصوص گفت: از نظر شورای عالی تهیه کنندگان تهیه کننده کسی است که ویژگیهای هنری لازم را داشته باشد و از نظر شورا حداقل ۶۰ امتیاز از ویژگیهای مدنظر را کسب کرده باشد.
او ادامه داد: از نظر ما سرمایه گذار تهیه کننده نیست، اما این به آن معنی نیست که ما از حضور سرمایه گذارن جدید و جوان استفاده نکنیم. اتفاقا ما دست سرمایه گذارن را به گرمی میفشاریم و به آنها خوشامد میگوییم.
فرید در پاسخ به اینکه آیا حضور این سرمایه گذاران به بدنه سینما آسیب نمیرساند و یا تهیه کنندگان پیشکوست که نمیتوانند با مناسبات مد نظر این سرمایه گذاران کنار بیایند را به انزوا نمیکشاند گفت: خیر معتقدم امروز سینمای ما در حال پیشرفت است و اتفاقا ما در توسعه سینمای مان به حضور تهیه کنندگان جوان و جدید نیاز داریم.
او ادامه داد: اساسا مخالفم که حضور این افراد دیگران را به انزوا میکشاند، سینما اقیانوسی عظیم است که بدون داشتن تواناییهای کافی نمیتوان در این اقیانوس به مقصد رسید!
نگرانیها در مورد پیدایش این نسل از آقازادههای سرمایه دار که به واسطه «ژن خوب»! راه نفوذ به عرصههای مختلف سیاسی و فرهنگی را پیدا کرده اند ادامه دارد. مسئله ای که متاسفانه علی رغم حساسیتهای بسیار زیاد حوزه هنر در عرصه سیاست بیشتر مورد توجه قرار گرفته بود و پیش از دستگیری محمد امامی، کمتر کسی برایش جالب شده بود که افرادی همچون فرزند الیاس حضرتی، پسر محمدرضا عارف، بابک زنجانی، یکی از آقازادههای صنف طلا وجواهر و... در نهایت شگفتی، بدون پیشینه و تخصص سینمایی به عرصه سرمایه گذاری سینما وارد شده و در سکوتی عجیب مشغول جمع آوری اردوگاهی از سلبریتی هایی هستند که در مواقع حساس میتوانند نقشهای مهم و اساسی در جلب نظر مردم به سوی یک کاندیدا یا اقدام خاص ایفا کنند.
* دانشجو
ارسال نظر